بسمه الله الرحمن الرحیم

با سلام ..من در این وبلاگ مطالبی از رازهای نهفته ی جهان قرار میگیرد پس همراه ما باشید

بسمه الله الرحمن الرحیم

با سلام ..من در این وبلاگ مطالبی از رازهای نهفته ی جهان قرار میگیرد پس همراه ما باشید

بسمه الله الرحمن الرحیم

((گر نگه دار من ان است که من میدانم ))
(( شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد ))
در این وبلاگ مطالبی در مورد راز های نهفته ی جهان و همچین افسانه های ایرانی و خارجی پرداخته میشود پس امیدوارم از مطالبی که قرار میدم راضی باشید و همچنین من منبع مطالب رو هم ذکر میکنم و امیدوارم که شما هم مثل من علاقه ای به فراتر از راز های این جهان داشته باشید

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

افسانه گریز از انتقام

نویسنده :‌سیده فاطمه طباطبایی

نویسنده ی اصلی :‌ژولیت پیگوت

مترجم :‌باجلان فرخی

( افسانه ی گریز از انتقام)

 مراسم تدفین مرده از جمله مراسم گریز از آزار روح و شبح مرده و افسانه زیر نیز داستان دیگری است برای احتراز از انتقام شبح و روح انتقامجو. می گویند مردی محکوم به مرگ پیش از آن که او را گردن بزنند پریشان و درمانده به زانو درآمد و تقاضای بخشش کرد و گفت آن چه انجام دادم ناخواسته انجام شد و نه از روی بدخواهی که از ابلهی بود. محکوم گفت با گذشت از جرم او به مردی آرام بدل می شود و با گردن زدن او روحی انتقامجو می شود که از جلاد خویش انتقام می گیرد. کسانی که در این مراسم حاضر بودند از سخنان محکوم احساس وحشت کردند و سامورای مأمور گردن زدن او آرام ماند. سامورای، محکوم را گفت مأمور اجرای حکم است و او نیز اگر جویای انتقام است می تواند پس از مرگ و بی درنگ پس از گردن زدن نیت خود را آشکار سازد. سامورای پله سنگی را که در آن نزدیکی قرار داشت به محکوم نشان داد و گفت پس از گردن زدن به نشانه توانایی گرفتن انتقام یا سر بریده آن پله را گاز بگیر. مجرم خشمگین سوگند خورد که چنان کند. سامورای شمشیر را کشید و با یک ضربه سر مجرم را از تن جدا کرد. سر غلتید و غلتید و به پله سنگی رسید و آن را به سختی گاز گرفت. حاضران وحشت زده از سامورای خواستند برای آرام یافتن روح مرده نیایش کند و سامورای گفت کار تمام شد؛ همه چیز پایان گرفت. سامورای گفت محکوم آخرین نیروی خود را برای گرفتن انتقام در گاز گرفتن سنگ به کار برد و از این پس روح او آرام و بی خطر خواهد بود. می گویند چنین شد و پس از مرگ روح مرد آرام یافت و شبح او بر کسی نمایان نشد. 

  • fatemeh tabatabayi

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی